شکلات و ژلههای رنگی را روی سفره حصیری چیدند…
خیره به دستان معلمشان، منتظر عیدی بودند
از دیدن تخته سیاه کوچکشان خیلی خوشحال شدند
تازگیها شروع به خواندن و نوشتن کرده بودند و این هدیه بهترین هدیه در زمان خودش بود.
خوشحال به سمت حیاط دویدند، حبابهای رنگی آسمان سرمد را پوشانده بود
آخرین جملهای که شنیده شد این بود
ممنون از اینکه ما را خوشحال می کنید
عید فطر مبارک